خیابان خلوت و خیس

گرگ و میش صبح سرد پاییز ، کلاغ ها هم هنوز خوابند

خیابان خلوت و خیس

گرگ و میش صبح سرد پاییز ، کلاغ ها هم هنوز خوابند

مرگ آن مرد آبی

مرد قرمز می دوید

مرد زرد روزنامه می خواند

مرد مشکی می خندید

مرد سبز خوابیده بود

مرد آبی داشت جان می داد


مرد قرمز خسته شد

مرد زرد کتاب می خواند

مرد مشکی سیگار می کشید

مرد سبز بیدار شد

مرد آبی  مُرد