حتی از دوردست ها... می بینم :
شبانگاه که چشم هایت را می بندی
از بندرگاهِ پشت پلک هایت
با کشتی خیال، به سمت دریای یاد من عزم سفر میکنی
با این که می دانی حتی "دریای سیاه" هم ، هزار بار از دریای خاطرم ، سپید تر است...
هر شب اما باز ، دیوانه وار ،
خود را در این دریای تار، غرق میکنی ...
آه...
تو ... اِی نورانی ترین
فرشته ی مسافر ...
نقاشی از : Pablo Picasso